برای مهندسی ارزش تعریف های مختلفی ارائه شده است که مفهوم کلی آنها یکسان است.
از جمله تعریف آقای مایلز مبتکر و بنیانگذار مهندسی ارزش:
مهندسی ارزش دیدگاهی خلاق و سازمان یافته با هدف شناسائی کار آمد هزینه غیر ضروری است.
یعنی هزینه هایی که: نه به کیفیت، نه به بهره برداری، نه به عمر مفید، نه به زیبایی ظاهری و نه به مشخصات در خواستی کارفرما مربوط می شود.
البته می توان مهندسی ارزش را روشی برای تعیین الویت ها و هزینه کردن پول و منابع برای کار های دارای ارزش بیشتر و هزینه کمتر و تخصیص بهینه منابع دانست.
مهندسی ارزش را نباید با تحلیل های متعارف مربوط به کاهش هزینه اشتباه کرد. زیرا روشی کارکرد گرا، خلاق، جامع و پویا است و بر اساس تحلیل کارکرد ها به بررسی جز به جز و خلاقانه در مقاطع مختلف زمان، در طول عمر می پردازد.
مهندسی ارزش به صورت یک روش فنی ویژه،در سا لهای پس از جنگ دوم، در اواخر دهه 1940 شکل گرفت.
آقای مایلز (lawrence miles) مهندسی ارشد شرکت جنرال الکتریک که ماموریت یافته بود راه حلی برای جایگزینی مواد و قطعاتی که سبب کمبود، تولید را دچار مشکل می کرد پیدا کند، دریافت که در مواردی با تغییر مواد و قطعات بدون کاهش کیفیت و حتی با بهبود کیفیت، هزینه تولید کاهش میابد. با این تجربه، شرکت جنرال الکتریک به وسیله آقای مایلز روش تحلیل ارزش را به عنوان یک استاندارد در شرکت خود برقرار نمود.
معرفی مهندسی ارزش
مهندسی ارزش، تلاشی است سازمان یافته كه با هدف بررسی و تحلیل تمام فعالیتهای یك طرح، از زمان شكلگیری تفكر اولیه تا مرحله طراحی و اجرا و سپس راه اندازی و بهره برداری انجام می شود و به عنوان یكی از كارآمدترین و مهم ترین روشهای اقتصادی در عرصه فعالیتهای مهندسی، شناخته شده است. مهندسی ارزش در چهارچوب مدیریت پروژه، ضمن اینكه به تمام اجزای طرح توجه می كند، هیچ بخشی از كار را قطعی و مسلم نمی داند. هدف مهندسی ارزش، زمان كمتر برای رسیدن به مرحله بهره برداری بدون افزودن بر هزینه ها یا كاستن از كیفیت كار است.
افزایش پیوسته هزینه های اجرایی و توسعه روز افزون فن آوری، حذف آن بخش از هزینه ها را كه نقشی در ارتقای كیفیت ندارند و از لحاظ اجرایی نیز غیر ضروری می باشند، الزامی ساخته است. به كارگیری مهندسی ارزش در پروژه های اجرایی با توجه به پیچیدگی كارها به ویژه در طرحهای بزرگ اجرایی، می تواند به ابزار بی چون و چرای مدیریت در كنترل هزینه ها تبدیل شود. هدف این روش، از میان برداشتن یا اصلاح هر چیزی است كه موجب تحمیل هزینه های غیر ضروری می شود، بدون آنكه آسیبی به كاركردهای اصلی و اساسی طرح وارد آید. مهندسی ارزش، مجموعه ای متشكل از چندین روش فنی است كه با بازنگری و تحلیل اجزای كار، قادر خواهد بود، اجرای كامل طرح را با كمترین هزینه و زمان تحقق بخشد. هزینه طرح در این مقوله نه فقط هزینه های طراحی و اجرا بلكه هزینه های مالكیت شامل بهره برداری، تعمیر و نگهداری و هزینه های مصرف در سراسر دوره عمر مفید طرح را نیز شامل می شود.
روشهای مهندسی ارزش می تواند موجب اصلاح و ارتقای كیفیت فرایندهای تولید صنعتی و انجام طراحی های جدید در هر مرحله از یك پروژه اجرایی گردد. برخلاف آنچه كه در صنایع تولیدی مرسوم است و می توان یك روش اصلاحی را همواره در مراحل بعدی تولید یك محصول خاص نیز اجرا كرد، در پروژه های ساختمانی كه هر سازه دارای شرایط ویژه ای است، حدود به كارگیری یك روش اصلاحی مهندسی ارزش، محدود به همان پروژه است گذشته از این، امكانات صرفه جویی در هزینه های یك پروژه اجرایی نیز در مراحل مختلف آن تفاوتهای بسیار پیدا می كند. با آنكه روش مهندسی ارزش را می توان در تمام مراحل یك پروژه اجرایی به كارگرفت، بیشترین مزایای آن زمانی حاصل می شود كه در نخستین مراحل برنامه ریزی و طراحی به كار گرفته شود.
نوآوری و جنبه های كاربردی مهندسی ارزش، این روش را از روشهای سنتی و متعارف كاهش هزینه ها، متمایز می گرداند. روشهای سنتی كاهش هزینه ها، عموماً از تجربیات گذشته، نگرشها و عاداتی كه جنبه تكرار به خود گرفته است، تبعیت می كند و اثری از خلاقیت در آنها دیده نمی شود. مهندسی ارزش برعكس، گردآوری اطلاعات، شناسایی عرصه های مشكل دار، پیشنهاد و تدوین روشها و طرحهای ابتكاری، پرورش اندیشه های نو و تلفیق همه جانبه دیدگاههایی را كه قرار است توصیه شود، مطرح می سازد.
از سال 1961 كه لارنس مایلز در كتاب روش های فنی تحلیل و مهندسی ارزش، تحلیل ارزش را همچون دیدگاهی خلاق و سازمان یافته در جهت شناسایی و حذف هزینه های غیر ضروری، تعریف كرد تا سال 1995 كه ساكسنا و كریشنان كتاب مهندسی ارزش در مدیریت پروژه را منتشر نمودند، مهندسی ارزش به صورت یك روش فنی پذیرفته شده در فعالیتهای طراحی و اجرایی در بیشتر كشورها تثبیت گردید و رسمیت یافت، به طوری كه بسیاری از دست اندركاران عرصه های اجرایی به ویژه طراحان، پیمانكاران و كارفرمایان با مفاهیم و روش های فنی مهندسی ارزش آشنا شدند.
سیر تاریخی مهندسی ارزش
تحلیل ارزش به صورت یك روش فنی ویژه، در سال های پس از جنگ جهانی دوم صورت گرفت. كار طراحی و تدوین این روش به دستور هری ارلیكر معاون فنی بخش خرید های شركت جنرال الكتریك آغاز شد. وی معتقد بود كه برخی از مواد ومصالح وطرحهای جایگزین، كه به طور ضروری و به علت كمبود های زمان جنگ به كار گرفته می شدند دارای عملكرد بهتر با هزینه كمتر هستند. به دستور او در داخل شركت و به منظور ارتقای كارایی تولید از طریق تامین مواد، مصالح وروشهای جایگزین برای مواد و مصالح پرهزینه، كوشش همهجانبه ای به عمل آمد. در سال 1947 این وظیفه برعهده لارنس مایلز مهندس ارشد شركت جنرال الكتریك نهاده شد. مایلز در مورد روش ها و فنون موجود به پژوهش پرداخت و از برخی روشهای مرسوم به صورت تلفیقی با روش مرحله به مرحله خویش برای تحلیل ارزش بهره گرفت.
مایلز كه مبتكر و بنیانگذار مهندسی ارزش بهشمار می رود ، یك روش رسمی رابه اجرا درآورد كه در جریان آن چندین گروه از كاركنان شركت، عملكرد محصولات تولیدی شركت جنرال الكتریك را بررسی میكردند. آنان به اتكای روشهای خلاق گروهی و بدون افت كارایی محصول، تغییراتی در محصولات شركت بوجو د آوردند و هزینه های تولید را كاهش دادند. روش تحلیل ارزش به عنوان یك استاندارد در شركت جنرال الكتریك پذیرفته شد و به تدریج شركتهای دیگر و برخی سازمان های دولتی نیز این رو ش جدید را به عنوان ابزاری برای كاستن از هزینههای خود به كار بستند. این روش جدید، همان مهندسی ارزش بود. با آنكه اغلب روشهای به كار گرفته شده در آن روزها تازگی نداشت، بهره گیری از فلسفه نگرش عملكردی و كاری نو بود.
در سال 1954 دفتر كشتی سازی نیروی دریایی، در سال 1956 ستاد مهندسی ارتش و در سال 1961 نیروی هوایی آمریكا به دنبال به كارگیری تحلیل ارزش و نتیجه بخش واقع شدن این روش در تقلیل هزینه ها، به امكانات و توانایی های بالقوه آن علاقمند شدند . عنوان تحلیل ارزش در این مرحله و به منظور تاكید بر جنبههای مهندسی به مهندسی ارزش تغییر یافت. در سال 1962 مك نامارا وزیر دفاع آمریكا، حیثیت و اعتبار خود را بر كارگیری مهندسی ارزش متكی ساخت. مهندسی ارزش عنصر اصلی حركت در جهت كاهش هزینههای دفاعی آمریكا شد. مك نامارا حركتی بزرگ در طراحی و اجرای سیستم های برنامه ریزی متكی بر شبكه - review tchnique - pert program evaluation and روشهای فنی ارزشیابی و بازنگری برنامه وcpm – critical path method – روش مسیر بحرانی ایجاد كرد و دستور داد تا این روشها در تمام برنامه ریزیها و طراحی های وزارت دفاع استفاده شود.
پیش از آغاز استفاده از مهندسی ارزش در آئین نامه تداركات نیروهای مسلح آمریكا، كاربرد آن در عرصه ساختمان و كارهای اجرایی بسیار اندك و اتفاقی بود. ستاد مهندسی ارتش آمریكا درنخستین دهه كاربرد مهندسی ارزش حدود 200 میلیون دلار صرفه جویی كرد، كه بخش عمده این صرفه جویی نیز نتیجه ارزیابی دوباره پروژه های اصلی توسط خود این ستاد بوده است. در همان دوره بیش از 2200 پیمانكار برای كاستن از هزینه ها به كمك مهندسی ارزش، پیشنهادهایی ارائه كردند كه از آن میان 1400 پیشنهاد پذیرفته شد و معادل 7 میلیون دلار صرفه جویی گردید.
صنعت ساختمان تا سال 1972 به طور كلی، فقط تا حدودی به مهندسی ارزش ابراز علاقه كرده بود. در سال 1972 دوازدهمین كنفرانس سالانه انجمن آمریكایی مهندسان ارزش (Sive) بر به كارگیری تحلیل ارزش در صنعت ساختمان تأكید كرد. در سیزدهمین كنفرانس كه در شیكاگو برگزار شد، بیش از نیمی از حاضران را معماران، مهندسان و پیمانكاران تشكیل می دادند. انجمن زمین شناسی آمریكا در مارس 1972، اعلام كرد كه شرایط مربوط به مهندسی ارزش در اغلب قراردادهای معماری، مهندسی و مدیریت اجرا، گنجانده شده است. در سال 1974 به دعوت انجمن زمین شناسی آمریكا شورای سراسری مدیریت ارزش به منظور توسعه و هماهنگ سازی كوششهای مربوط به مهندسی ارزش، تأسیس شد.
چهاردهمین اجلاس انجمن آمریكایی مهندسان ارزش كه در سال 1973 به تشریح دستاوردهای مهندسی ارزش پرداخت، مشخص نمود كه به ازای هر یك دلار سرمایه گذاری برای اجرای مهندسی ارزش چیزی حدود 53/4 دلار صرفه جویی در هزینه های اجرایی بدست آمده است، به نحوی كه از زمان به كارگیری مهندسی ارزش در آمریكا تا سال 1973 معادل 8/1 میلیارد دلار صرفه جویی شده است. این صرفه جویی تا سال 1989 به بیش از 3/4 میلیارد دلار افزایش یافته است. بازده مهندسی ارزش از سال 1973 تا سال 1995 برای هر یك دلار هزینه سرمایه گذاری شده، مبلغی حدود 15 تا 30 دلار بوده است.
آنچه از تجربیات اجرای مهندسی ارزش تا كنون حاصل شده است، كشف و تدوین برخی مفاهیم و اصول بنیادی است كه اساس رشد و تكامل روشهای مهندسی ارزش قرار گرفته است. این اصول بنیادی عبارتند از:
1- بهره گیری از كارشناسان چند تخصصی برای اعمال تغییرات.
2- تكمیل تدریجی تغییرات از طریق مطالعه و بررسی عینی كار.
3- بهره گیری از یك منطق اساسی برای طرح پرسش ها.
4- برنامه ریزی انجام كار.
در طی چندین سال، روشهای فنی مهندسی ارزش همانند عرصه های به كارگیری آن، گسترش پیدا كرد. امروزه تحلیل یا مهندسی ارزش، رشته ای شناخته شده برای ارتقای ارزش تولیدات یا خدمات به شمار می رود.
فرآیند مهندسی ارزش، فرآیندی منطقی و ساختار یافته است كه در آن از یك گروه كارشناس چند تخصصی برای هدفهای زیر استفاده می شود:
1- انتخاب پروژه یا محصول مناسب برای تحلیل با توجه به زمان صرف شده برای مطالعه.
2- مشخص كردن و اندازه گیری كردن ارزش جاری یك پروژه و محصول یا اجزای تشكیل دهنده آن با توجه به عملكردهایی كه نیازها، هدفها و خواستهای یك پروژه را برآورد می سازد.
3- تدوین و ارزیابی گزینه های جدید برای تخمین یا ارتقای كیفیت بخشهای وابسته با هزینه كمتر.
4- انطباق گزینه جدید با بهترین راه عملی كردن آن.
گروه مهندسی ارزش از طراحان، پیمانكاران، تحلیل گران ارزش و كارفرمای یك پروژه اجرایی تشكیل می شود. این گروه گرچه در كنار یكدیگر و در پروژه ای واحد كار نمی كنند اما از لحاظ موضوع به یكدیگر مربوط بوده و با زمینه های تخصصی مجموعه نیز آشنایی دارند.
نقش گروه طراحی در به كارگیری موفقیت آمیز تحلیل ارزش، بسیار مهم است، زیرا بیشتر دست اندركاران عرصه اجرایی بطور كامل به توانایی مهندسی ارزش پی نبرده اند و به بهره گیری عملی از روشهای فنی این تحلیل نپرداخته اند. تحلیل گر ارزش باید راههای متعادل سازی گروه را دریابد و با آنان همفكری و همدلی كند تا اعضای مجموعه به تفكر مهندسی ارزش نزدیك شوند. تحلیل گر ارزش باید با فراهم آوردن فرصت لازم برای یكایك افراد مجموعه، امكان ارائه دیدگاههای آنان را میسر سازد تا افراد بدون نگرانی از اینكه ممكن است اظهار نظر آنها چندان فنی و عملی نباشد، دیدگاههای خود را مطرح نمایند. گاهی بهترین و ارزان ترین راه حل ها از پیشنهادها و دیدگاههایی كه به نظر كم ارزش و سطحی می آیند، حاصل می شود.
تعاریف و توصیف های مرتبط با مهندسی ارزش:
• مهندسی ارزش را بازنگری خلاق و سازمان یافته ارزشها (Value) و هزینهها (Cost) به منظور بیشینه كردن شاخص ارزش (Function/Cost) تعریف نمودهاند.
• هدف مهندسی ارزش از میان برداشتن یا اصلاح هر عاملی است كه موجب تحمیل هزینههای غیرضروری میشود، بیآنكه آسیبی به كاركردهای اصلی و اساسی سیستم وارد آید. دستور كار مهندسی ارزش، بهبود مداوم طراحی و اجرا است.
• مهندسی ارزش صرفن برنامهای برای كاهش هزینهها نیست، بلكه روشی برای حداكثر نمودن ارزش طرح ها میباشد، زیرا در بعضی موارد، كارفرما خواستار سهولت بهره برداری و كاهش هزینهها به قیمت افزایش هزینههای مطالعاتی، طراحی و ساخت است.
• مهندسی ارزش با بررسی دقیق کارکرد اجزا و یافتن روش های جدیدتر و بهتر، به انجام دادن بهتر كارها كمك میكند.
• مهندسی ارزش تكنیكی مؤثر برای كاهش هزینهها، افزایش سودآوری و بهرهوری، بهبود كیفیت بدون كاستن از جاذبههای ظاهری و جلوگیری از تاثیر سوء بر محیط زیست است.
• مهندسی ارزش به كارفرما اطمینان میدهد كه پروژهها میتوانند با بازدهی بیشتر انجام شوند.
• روش های مهندسی ارزش میتواند موجب اصلاح و ارتقاء كیفیت محصولات یا روش ها یا فرآیندهای تولید و انجام طراحی های جدید در هر مرحله از مراحل اجرایی یك پروژه شود.
• مهندسی ارزش یا تحلیل ارزش یك تكنولوژی مدیریتی است كه در پی برقراری توازن عملی میان هزینه، قابلیت اطمینان و عملكرد در یك محصول/خدمت، پروژه، فرآیند یا اجزای هر یك از آنها است.
منبع: CITYeng
باز نشر:
www.smsm.ir
سایت مرجع مهندسی ایران
مطالب پیشنهادی:
آب بندها (waterstop)
آلیاژهای حافظهدار و کاریرد آنها در پزشکی
ترسیم انواع واكنش ها و تركیبات آلی با ACD ChemSketch 12.01 Build 28379
ریخته گری دقیق و روش های آن – بخش دوم
ریخته گری دقیق و روش های آن – بخش اول
طراحی داخلی چیست؟
تخت جمشید و معماری هخامنشی
نقش افزودنیهای بتن درمقاوم سازی سازه ها
مدیریت حساب کاربری در لینوکس
عوامل افزایش سرعت کامپیوتر
مدار کاربردی نوری
مراحل مختلف متالوژی
نکات مفید برای بالا بردن پیج رنک و افزایش رتبه در موتورهای جستجو
واحد تصفیه آب نیروگاه نکا
مبانی مدل سازی در طراحی بانک های اطلاعاتی
انواع موشکها و موشک کروز
ترانسفورماتورهای برق