بیتردید دستیابی به هیچ موفقیتی بدون تلاش و برنامهریزی میسر نخواهد بود و دراین میان پیروزی از آن کسانی خواهدبود که بتوانند در مدت زمان کمتر با اثربخشی بیشتر به سوی هدف موردنظر حرکت نمایند. سوالی که دراینجا مطرح میگردد این است که برای ورود به مقاطع تحصیلی بالاتر چگونه میتوان بدون مطالعه دهها جلد کتاب حجیم و صرف ساعتها وقت، نتیجه مطلوبی گرفت؟ پاسخ به این سوال در برنامهریزی نهفته است. برای روشن شدن این موضوع در ابتدا بهتر است مروری بر عوامل منفی اثرگذار بر عدم موفقیت تحصیلی داوطلبان مقطع کارشناسی ارشد داشته باشیم و بعد از معرفی اجمالی رشته مهندسی صنایع، برنامهریزی آزمونهای آمادگی را در رفع این عوامل مورد بررسی قرار خواهیم داد.
نخستین گامها در شناخت پدیدهها ، با تعریف نمودن آنان آغاز میگردد . تعریفشناسی ، اشرافی نسبت به موضوع در اختیارمان مینهد و یاریمان میدهد تا با ذهنی روشنتر به جستجو و پژوهش در محتوای آن ادامه دهیم . در تعریفشناسی مهندسی صنایع كه مشتمل بر گامهای اول تا سوم خواهد بود، ابتدا به تعریف مهندسی خواهیم پرداخت و سپس مهندسی صنایع را تعریف نموده و آنگاه این تعریف را به تفسیر خواهیم نشست .
در پایان گام سوم ، توانایی این را خواهیم داشت كه با بیانی روشن و صریح ، تعریفی كوتاه اما مبین و مفهوم از مهندسی صنایع ارائه دهیم تا آغازی باشد بر پژوهش در حیطه دانش مهندسی صنایع.
در رابطه با مدیریت ارتباط با مشتری (CRM) ،توجه به این نكته; بسیار حائز اهمیت است كه، CRM ٬ محصول و یا خدمات قابل ارائه توسط یك سازمان نیست ٬ بلکه راهبرد تجاری سازمان است؛ به عبارتی دیگر، خود به عنوان یك فن آ وری اطلاعاتی مطرح نمیباشد، بلكه از فن آوری اطلاعات برای دستیابی به اهداف خود استفاده مینماید. این امر بیانگر این نكته است كه نیازمندی استقرار CRM در یك سازمان، طراحی راهبرد تجاری بوده است .
شش سیگما یک استراتژی تحول سازمانی است.قابلیتهای بهبود:
احراز كیفیت برتر و افزایش قابلیت اعتماد در محصولات تولید شده و مونتاژ شده نیازمند چارچوبی است كه به قابلیتهای سازمان در زمینههای مدیریت، کاربرد اطلاعات و تکنولوژی یكپارچگی ببخشد. برای استفاده از اطلاعات، وجود یك سری ابزارهای آماری كه بتوان به وسیله آنها عملکرد فرآیندها و تولیدات را بهینه نمود، بسیار ضروری است. در دنیای رقابتی امروز، كیفیت خوب یك ویژگی تجملاتی نیست بلکه از دیدگاه هر دوی تولیدكنندگان و مصرف كنندگان یك نیاز بنیادی است.

مفاهیم توانا سازی
» تواناسازی فرایند قدرت بخشیدن به افراد است. در این فرایند به كاركنان خود كمك می كنیم تا حس اعتماد به نفس خویش را بهبود بخشند و بر احساس ناتوانی و درماندگی خود چیره شوند. توانا سازی در این معنی به بسیج انگیزه های درونی افراد می انجامد. توانا سازی همچنین تشویق افراد به مشاركت بیشتر در اتخاذ تصمیم هایی كه بر فعالیتهای آنان تاثیر گذار است. از این طریق می توانیم فرصت هائی را برای افراد فراهم آوریم تا نشان دهند كه می توانند ایده های خوبی آفریده و به آن جامه عمل بپوشانند.

1- در انجام كارها روی شیوهای خاص تأكید نكنید. شاید كسی بتواند از مسیر كوتاهتر و بهتری شما را به مقصد برساند.
2- توجه داشته باشید دانش و تجربه، هیچ كدام به تنهایی رهگشا نیستند، مثل اكسیژن و هیدروژن كه از تركیب معینی از آنها هوای تنفس ما تأمین میشود، میتوان با آمیختن دانش و تجربه، راهكارهای حیاتی و استثنایی خلق كرد.
3- از هر فرصتی برای استخدام و به كارگیری افراد برجسته استفاده كنید.
4- به خاطر داشته باشید رعایت استانداردهای محیط كار در كارایی كارمندان مؤثر است.

مهندسی مجدد، با هدف شناسایی بهترین روش انجام یك مجموعه فعالیتهای خاص، فرآیندهای سازمان را مورد تجزیه و تحلیل قرار میدهد. برای این كه سیستم برنامهریزی منابع سازمان بتواند برای سازمان سودمند و اثربخش باشد، باید دست كم برخی از روشهای كسب و كار سازمان تغییر یافته و روشهای جدیدی توسعه یابند. از این رو مهندسی مجدد فرآیندهای كسب و كار با پیادهسازی و استقرار سیستمهای برنامهریزی منابع سازمان، ارتباط نزدیكی دارد.

امروزه قیمت و كیفیت از مهمترین مزیت های رقابتی در صنایع به شمار می آیند. از این رو بررسی رابطه بین این دو مزیت رقابتی در سال های اخیر به ویژه در صنایع پیشرو و كشورهای صنعتی بسیار مورد بحث بوده است. این كه بدی كیفیت چه تاثیری بر قیمت محصولات و متعاقباً درآمد شركت خواهد داشت و نیز برای رسیدن به كیفیت مطلوب باید چقدر هزینه كنیم، بحث هزینه یابی كیفیت را جایگاهی ویژه بخشیده است.
هزینه یابی كیفیت از مباحث جدید مدیریتی است كه میتواند وضعیت و عملكرد شركت را از ابعاد مختلف مانند حسابداری بهای تمام شده (حسابداری صنعتی)، كنترل كیفیت، تعمیرات و نگهداری، زنجیره تامین، مدیریت تولید، انبارها، ایمنی و بهداشت، آموزش و بهسازی و موارد دیگر نشان دهد و با تهیه ترازنامه كیفیت در شركت و مقایسه روند هزینه های كیفیت میتوان هزینه كیفیت در شركت را كنترل و بهبود بخشید.
مقدمهاز لغات بهره وری و عملکرد به طور متداول در حوزه های علمی و تجاری استفاده می شود، اگرچه به ندرت تعریف یا توضیح مناسبی از آنها ارایه شده است.در حقیقت این لغات اغلب گیج کننده اند و با واژگانی چون کارایی،اثربخشی و سوددهی، مترادف در نظر گرفته می شوند(سینک و توتل، ۱۹۸۹؛ چو، ۱۹۸۸؛سومانث، ۱۹۹۴؛ کاس و لویز، ۱۹۹۳؛ توماس و بارون، ۱۹۹۴؛جکسون و پیترسون، ۱۹۹۹). دستورالعملهای سنجش و بهبود نیز اغلب بدون درک واضح از آنچه باید اندازهگیری شود و بهبود یابد اجرا می گردند.این رویکرد عمل گرا نسبت به بهبود، فرصت فهم کامل و سپس به حد اکثر رساندن عوامل اساسی و موثر در رقابت پذیری و موفقیت را به سادگی از بین می برد.
مطمئنا در محافل علمی،داشتن واژگان و دستور زبان مشترک در تضمین ارتقای درک مشترک، بنیادین و قوی، سودمند است.
QFD چیست؟ انواع مختلف تکنیکهای آن که در گوشه و کنار مطرح شده اند، چیستند؟ مهمترین تکنیک در میان این تکنیک های دوگانه کدام است؟
با توجه به اهداف و سوالات مطرح شده، ابتدا به تاریخچه QFD و سپس به موضوع QFD میپردازیم و درباره انواع تکنیکهای آن توضیحاتی ارائه میدهیم و بعد با تفصیل بیشتری «روش جدول اولویتبندی» و «روش فرایند سلسله مراتبی تحلیلی» را توضیح داده و این دو روش مشهورتر را با هم مقایسه میکنیم. گفتنی است که این مقاله در صدد تبیین تمامی اجزا و ریز موارد مربوط به QFD نیست.
بکار گیری روش دلفی عمدتاً با هدف کشف ایدههای خلاقانه و قابل اطمینان و یا تهیه اطلاعاتی مناسب به منظور تصمیم گیری است. روش دلفی فرایندی ساختار یافته برای جمع آوری و طبقه بندی دانش موجود در نزد گروهی از کارشناسان و خبرگان است که از طریق توزیع پرسشنامههایی در بین این افراد و بازخور کنترل شده پاسخ ها و نظرات دریافتی صورت میگیرد (Adler and Ziglio, 1996).
روش دلفی بر اساس رویکرد تحقیق دیالکتیکی یعنی : تز (ایجاد عقیده یا نظر)، آنتی تز (نظر و عقیدهٔ مخالف) و نهایتاً سنتز (توافق و اجماع جدید) شکل گرفته است که سنتز خود تبدیل به تز جدیدی میشود.
مدیریت زنجیره تامین تلفیقی است از هنر و علم که در جهت بهبود دسترسی به مواد اولیه , ساخت محصولات و یا خدمات و انتقال آن به مشتری بکار میرود . در زیر پنج بخش اصلی مدیریت زنجیره تامین می آید :
1 – برنامه ریزی – این بخش استراتژیک مدیریت زنجیره تامین میباشد . مدیریت منابعی که جهت برآوردن نیاز مشتری برای محصول و یا سرویس شما استفاده میشوند . نیاز به برنامه ریزی استراتژیک میباشد . بخش عمده برنامه ریزی , پیاده سازی مجموعه مقیاسهایی است برای نظارت بر زنجیره تامین بطوریکه , بهینه و مقرون بصرفه بوده , کیفیت و ارزش مورد نظر مشتری را تامین کند .